مصاحبه تخصصی + امانت کتاب ذیل شرایط احمدرضایی

ساخت وبلاگ

الف. خلاصه که هرچه که بود و هر چه که شد مصاحبه ی تخصصی - که در آن تنها مسئله ای که مورد بررسی قرار نگرفت تخصص من بود - به پایان رسید، جلسه ای دارای دو ویژگی: صداقت و تشنج! در این جلسه اون آقا گیره پرسید چرا سی سالته و ازدواج نکردی؟ گفتم مضیقه مالی! گفت برای این میخوای بیای سر کار؟ گفتم ربطی به هم ندارن، قبل اینم کار میکردم. این آقا گیره احساس میکرد خیلی خوبه! در حالی که خیلی گاو بود! به شدت! اجازه نمیداد حرف بزنم، سوال میپرسید جوابش رو نمیشنید! خلاصه که مجبورم کرد بچلونمش! اون هم به نوبه ی خودش من رو میچلوند! یک بار ازم پرسید پدر رفتارگرایی کیه، گفتم اسکینر خدابیامرز، اون یکی آقاهه گفت خدابیامرزدش، گفتم خدا رفتگان شما رو بیامرزه! این آقا گیره بهش برخورد ها! خلاصه که اینجوری، بد نبود، یعنی اگه مسئله رو شخصی و شخصیتی نمیکرد خیلی بهتر میشد! ولی چون چرت میگفت و من میدونستم چرت میگه پا به پاش جواب میدادم! سر هیچی کوتاه نیومدم، هیچ دروغی نگفتم! در حدی که همین آقا گیره برگشت گفت "صراحت گویی خوبه، ولی به هر حال من دارم شما رو بررسی میکنم، اینجوری به نظر میرسه که جامون عوض شده"! و بله، جامون عوض شده بود! توقع داشت مرعوب موقعیت بشم! هه هه! برو بابا!

بدترین قسمت مصاحبه تحصصی، اینه که چهارتا آدم با میانگین سنی 55 سال ادای بچه های دبستانی رو در میارن! و اصلا این شرایط شرایط واقعی نیست، چهار نفرن که همشون تصمیم گرفتن به هیچ صراطی مستقیم نباشن! مدرسه ی واقعی اینجوری نیست! هیچ مدرسه ای نیست که دانش آموز دبستانیش حرف  معلم رو به بند کفشش هم حساب نکنه، بچه های سخت مدل خودشون سختن، آدم 50 ساله ای که با یه خرمن سیبیل ادای بچه ها رو در میاره، صرفاً میخواد مسخره موضوع رو دربیاره!

و صدالبته، من بعد بیست سال تحصیل و دریافت مدرک تحصیلی که تاییدی بر سطح علمی منه، دوباره آزمونی دادم که یه دور صلاحیتم تایید بشه، بعد من رو فرستادن مصاحبه تخصصی ای که طرف تا ته ریشه خانوادگی منم پیش بینی و بررسی پیش بینانه کرده، حتی در مورد کتابها و فیلمهایی که خونده ام و دیدم حرف زدن، که یه موقع خالی نبندم! و به شدت سختگیرانه روی ابعاد شخصیت من متمرکز شدن، یه مرحله هم که بعدش قراره صلاحیت عمومی قبول شده ها بررسی بشه، خداوکیلی خداوکیلی، اگه اینهمه نکته رعایت میشه، این معلمهایی که در سرتاسر کشور دیده میشن از کجا اومدن؟ اینا کین؟ وقتش نشده سیستم معیوب احمقانه استخدام عوض بشه؟

و نکته آخر در این موضوع، مجموع شهرستانهای تهران 112 نفر نیرو میخوان، کلا 89 نفر دعوت شدن به مصاحبه! حوزه انتخابیه من روزی که من رفتم فقط خودم بودم!

تا ببینیم خدا چی میخواد!

ب. اولین کتاب با شرایط احمدرضایی امانت داده شد، گهواره گربه دیروز به کروکدیل بانو تحویل شد! برخوردش با کتاب در آینده ی این پروژه تاثیر حیاتی خواهد داشت!

شکارچی...
ما را در سایت شکارچی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainsidemonster9 بازدید : 246 تاريخ : جمعه 26 مرداد 1397 ساعت: 11:03