بزرگترین شخصیت، قصه گو، مَرد و تنها بُت لعنتی زندگی من

ساخت وبلاگ

* "بیلی وایلدر" به شدت میخواست که از روی "ناطور دشت" فیلم بسازه و برای همین وُکلاش رو پاپیچ سلینجر کرد، سلینجر خیلی سرزده به دفتر مدیر برنامه های وایلدر در نیویورک رفت و شروع کرد به داد و بیداد که "به وایلدر بگید دست از سرم برداره ، ایشون خیلی خیلی بی احساسه"!

** "جری لوییس" که ستاره سینمای خیلی بزرگی بود به صورت عمومی بیان کرده بود که علاقه داره فیلم "ناطور دشت" رو بسازه و بر اساس رسم معمول، اون با جی. دی. سلینجر تماس گرفت و اون گوشی رو روی لوییس قطع کرد.

*** همه جا حرف این بود که "الیا کازان" از ساختن فیلم "ناطور دشت" نا امید شده، "الیا کازان" برای "ناطور دشت" رفت دنبال سلینجر، در زد و گفت "آقای سلینجر! الیا کازان هستم" و سلینجر گفت "چه جالب!" و در رو بست!

**** "میخوان فیلمش رو بسازن، هولدن خوشش نمیاد".

***** سلینجر نسخه ابتدائی "ناطور دشت" رو به "باب ژیرو" میرسونه، ژیرو رُمان رو میخونه و عاشقش میشه، تحت تاثیر کتاب قرار میگیره و میگه باعث افتخارشه که این رُمان رو چاپ کنه،بعد "باب ژیرو" کتاب رو به رییسش نشون میده، "یوجین رینال" کتاب رو نگاه میندازه و میگه: "این یارو دیوانه است، کتاب باید بازنویسی بشه". باب ژیرو سلینجر رو به دفترش میبره و مدت زمان زیادی از پنجره بالا "خیابان مدیسون" رو نگاه میکنه. و بالاخر رُو به سلینجر میکنه و میگه "خب البته هولدن کالفیلد دیوانه است" و هیچ عکس العملی از سلینجر نمیبینه. اما ژیرو دقیقتر که نگاه میکنه متوجه میشه سلینجر در حال اشک ریختنه. بلند میشه، میره پایین، به سمت طبقه همکف ساختمان اداری، مدیر برنامه هاش رو صدا میزنه و میگه "من رو از این انتشارات ببر بیرون. میگن هولدن کالفیلدِ من دیوانه است"!

تکه‌هایی از مستند سلینجر ساخته شِین سالِرنو که دو سال پیش توسط بنده ترجمه شد.

پ.ن: دوباره خوانی برخی آثار سلینجر رو شروع کردم که عمدتا سال 85 و 86 خونده بودم، با ترتیب خاصی میخونم و بعدا، وقتی دوباره خوانی رو به پایان رسوندم، مطلبی مینویسم، از کاراکتری که بسیار بهش ارادت دارم.

با هم ببینیم: لینک دانلود مستند سلینجر با کیفیت 720p و لینک زیرنویس فارسی

شکارچی...
ما را در سایت شکارچی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainsidemonster9 بازدید : 167 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 23:00