آن‌سوی زندگی: نوشتاری کوتاه در مورد "آن‌سوی ابرها" آخرین ساخته مجید مجیدی

ساخت وبلاگ

کاری به این ندارم که منتقدها فیلم رو خیلی هم تحویل نگرفتن، کاری به این شیوه ی اکران نابودکننده ای هم که انگار به نیت زمین زدن فیلم طراحی شده ندارم، حتی کاری به این نشخوارهای توهمیِ "آقای وابسته و آقای نظام" که دیگه اولین برچسبمون (برچسبشون البته!) برای مثلاً زیرسوال بردن هرکسی که هم فکر ما نیست و چشم دیدن موفقیت و بزرگیش رو نداریم هم ندارم! "آن‌سوی ابرهامجید مجیدی رو حتی با برنامه افتضاح اکرانش، ببینید، چون:

1- قصه ی خوبی دارد: فیلم قصه ای یک خطی داره، که میشه توی دوازده ثانیه برای دوستانتون تعریفش کنید، اما مجیدی اندازه های داستانش رو خوب میشناسه، ازش بیرون نمیزنه، پیشی نمیگیره و جا هم نمیمونه! قصه های فرعی عموما به موقع وارد میشن، و در کمال تعجب نگارنده عموماً هم خوب جمع و جور میشن! همچنین نسبت هیجانات مختلف در این قصه رعایت شده که باعث میشه داستان از ریتم و نفس نیفته!

2- بازیهای خوبی دارد: ایشان خاطر و مالاویکا موهانان با این فیلم به سینمای هند معرفی شدن! که اگر بخوایم با یک کلمه از بازیشون تعریف کنیم اون کلمه "چشمگیر" خواهد بود! خود من از بازی موهانان در نقش تارا بسیار بسیار لذت بردم! با شادی هاش شاد شدم، با غمش غمگین شدم و با فریادهاش لرزیدم!

3- کارگردان این فیلم مجیدی است: شما چه بخواهید و چه نه! یکی از پنج کارگردان بین المللی و شناخته شده ی سینمای ایران در سطح جهان مجید مجیدی هست، حتی اگر مجیدی همون کارگردان فیلم خیلی معمولی محمد: پیامبر خدا باشه! و اتفاقا این فیلم فارغ از ژانر و داستان و سبک و فرم و تکنیک، فیلم خیلی خیلی بهتری به نسبت محمد محسوب میشه! اتفاقا فیلم هنوز هم پره از صحنه هایی که هم میشه شاعرانگی مجیدی رو در اون دید و هم قدرت کارگردانیش رو!

4- راخا رحمان آهنگساز فیلم است: راخا رحمان بدون شک بزرگترین شخصیت موسیقایی-سینمایی تمام مشرق زمین هست! و در این که لایق همچین عظمتی هست کوچکترین شبهه ای وارد نیست! تسلط راخا رحمان به هر دو سوی موسیقی شرقی و غربی، قدرتش در استفاده از سازهای سنتی و ارکسترال و تنظیم های بی نظیرش از ویژگیهای موسیقایی ای هستن که آثارش رو شنیدنی میکنن! و شما فکر کنین این دومین همکاری دو غول شرقی موسیقایی-سینمایی بعد از فیلم محمد هست! موسیقی متن آن‌سوی ابرها به صورت یک اثر مستقل؛ اثری کامل و بی نظیره!

5- اولین فیلمِ اجتماعی با فکر ایرانی که روح دارد: بیاید چند تا از فیلمهای اجتماعی چندین سال اخیر ایران رو مرور کنیم، ابد و یک روز، لانتوری، بدون تاریخ بدون امضا، لاک قرمز، دختر، پریدن از ارتفاع کم و حتی فیلم من مادر هستم، هیس! دخترها فریاد نمیزنند، ملی و راههای نرفته اش و N+1 عنوان دیگه من جمله شاهکاری مثل جدایی نادر از سیمین یا فیلم جایزه برده ای مثل فروشنده! فیلمهایی که سیاهی، نابودی، تلخکامی، غم، غم، غم و غم سرتاپاشون رو گرفته!!! فیلمهایی که اگر سه ثانیه اتفاق خوب توشون باشه قطعاً برنامه دارن اون رو به بدترین شکل ممکن از دماغ بیننده در بیارن! آن‌سوی ابرها اما برخلاف بقیه آثار ایرانی در این حوزه، با یک نگاه عمیقا غربی (و در عین حال انسانی) ساخته شده! این فیلم مانند نمونه های موفق غربیش، پره از زندگی، داستانی که در عین تلخی، در عین روایت زندگی افراد بسیار مشکل دار، پره از زندگی، و این زندگی رو بهت وام نمیده که بقیه تلخی ها رو بهت بخورونه. بلکه این خوشی ها رو به عنوان بخشی از زندگی هرآدمی از تن فروش و خلافکار و مریض و بی پول و ... به نمایش میذاره! این فیلم از معدود فیلمهای چند سال اخیره که من در اون روح یافتم! و آخرین اثری که با همچین روحی دیدم فیلم جیمز فرانکو یعنی "هنرمند فاجعه" بوده! این فیلم رو باید دید چون یه مزه ی خوب انسانی از زندگی رو نشونتون میده! طعمی که توی سینمای غمبار غمزده ی ما بسیار بسیار بسیار پیدا نشدنیه!

6- فرم و تکنیک دلنشینی دارد: مثلا از باب کار با رنگ، میشه این فیلم رو با آثار هنگ کنگی، مخصوصا ساخته های ژانگ ییمو مقایسه کرد! فیلم چشمتون رو از رنگ سیر میکنه! و این کار رو هنرمندانه انجام میده! همچنین فیلمبرداری و تدوین فیلم هم کاملا به جا هستند، فیلم پَن و کرین های جذابی هم داره و از دوربین روی دست به خوبی استفاده کرده!

7- نمره های فیلم چنده: فیلم در IMDb نمره 6.9 در Metacritic عدد متوسط 55% و در Rotten Tomatoes نمره 63% رو گرفته! نمره فیلم در سایت Indiewire معادل b+ (نمره 83 در متاکریتیک) بوده (مانند فیلم همه میدانند اصغر فرهادی) و جالبه بدونید میانگین نمره فیلم مجید مجیدی از فیلم آخر اصغر فرهادی در rotten tomatoes به میزان 17% بیشتره (فیلم آخر فرهادی نمره metacritic معادل 68% و نمره rotten tomatoes معادل 46% دریافت کرده). حالا چی میشه که رسانه های خیلی زیاد بی طرف ایرانی یکی رو "شاهکار مسلم" معرفی میکنن و یکی رو "حکومتی سازِ معمولی" باید از خودشون و غرضشون پرسید!!!

8- سخن آخر: در بدترین حالت اگر فیلم آخر مجیدی رو یک درام خیلی خیلی خیلی معمولی حساب کنیم (که اصلا و ابداً اینگونه نیست) مردم ما در سینماهای ایران درامهای در معنای دقیق کلمه آشغالی رو دیدند و میبینند و ازش لذت میبرن که هر مخاطب متوسط سینمایی رو به تهوع میندازه! بنابراین آن‌سوی ابرها رو ببینید، هیچی هم نباشه برای سلیقه تون خوبه!

9- همه چی رو گفتی، حالا خودت چند میدی: البته که من کوچکتر از نمره دادن هستم!!! اما خب چون از قدیم الایام عادت کردم به نمره دادن آثار سینمایی که میبینم لازمه بگم اگر بخوام با دانش نصفه نیمه ی سینماییم نمره بدم، یک نمره ای بین 7 تا 7.5 و اگر بخوام دلی نمره بدم و صرفا لذت حسی ای که بردم رو کمی کنم به فیلم نمره 8.5 میدم!!!

ببینید ، حیفه!!!

شکارچی...
ما را در سایت شکارچی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainsidemonster9 بازدید : 160 تاريخ : يکشنبه 6 خرداد 1397 ساعت: 4:59