دزدی

ساخت وبلاگ

داشتم با فروشنده حرف میزدم که چرا سیانور رو شما نیاوردید ولی اون دست خیابونی ها دارن؟ در واقع داشتم سیستم توزیع فیلم رو توی منطقه ستارخان دست مینداختم که به قسمتهای "این طرف خیابون امروز، اون طرف خیابون فردا" تقسیم شده و با هم میخندیدیم، یهو یه مشتری دیگه گفت "آقا اگه امروز اومده تو اینترنت هست برو دانلود کن" و من گفتم "حاجی این که عملا دزدیه!" خندیدم، فروشنده هم خنیدید، اما حدس میزنم که توی روی دزد بهش گفته بودم دزد! چون دیدم که مشتری  از عصبانیت سرخ شد!

دیگه نموندم تا فحشش رو بهم بده، اومدم بیرون!

مشتری جان، هر چی پشت سرم به فروشنده گفتی خودتی و هفت جد و آبادت! :|

شکارچی...
ما را در سایت شکارچی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainsidemonster9 بازدید : 173 تاريخ : يکشنبه 15 اسفند 1395 ساعت: 13:32