بالاخره از خودش خبر داد، ازم معذرت خواست... گفت نبوده، خوابش برده بود و بعدم فوری رفته بود دانشگاه، ازم خواست ببخشمش، چه طور میتونستم نبخشمش؟ ازش خواستم دیگه این اتفاق نیفته، اخم داشت، ولی گفت چشم ... گفت که...
از خواب پریدم، گوشیم رو برداشتم و نگاه کردم... دوباره شماره رو آوردم و اون آیکون سبز مسخره رو زدم... بوق آزاد میخورد... ولی...
برچسب : نویسنده : ainsidemonster9 بازدید : 161